دست کریم روزی من را زیاد داد

آبی طلب نکردم و دیدم مراد داد

 

از خال هاشمی لبش کعبه ساختند

من را حکایت سر زلفش به باد داد

 

شکر خدا که فاطمه در راه بندگی

کار مرا حواله به خَیرُالعِباد داد

 

با یا رضا به حلقه این در زدم ولی

دیدم جواب سائل خود را جواد داد

 

اینجا اگر تمام گداها نظر شدند

احساس میکنند که محتاج تر شدند

 

نزد کریم تحفه بهتر می آورند

کاسه گلاب ناب، ز قمصر می آورند

 

مهمانمان کنید بگوییم یا جواد

تا اشک را ز چشمه کوثر می آورند

 

در کاظمین عریضه نوشتیم دست جمع

دیدیم یا رضا ز حرم در می آورند

 

آنانکه آشنای همین خانواده اند

کی رو به سوی خانه دیگر می آورند

 

دارند اگر چه ریزه خور محترم، زیاد

یک استخوان دهند به من، از سرم زیاد

 

صحرا چقدر صورت لیلا کشیده است

مجنون منم که دیده به دریا کشیده است

 

توصیف آفتاب بکنم باز ناقص است

مثل پدر درست به زهرا کشیده است

 

شب تا سحر دعای جوادالائمه است

ما را حساب کرده و بالا کشیده است

 

میل رسیدنِ دو سه بوسه به مرقدش

عشاق رابه آن سر دنیا کشیده است

 

باید دخیل بود به دردانه رضا

وقتی قرار شد برسانند کربلا

 

یک بام دارم و دو هوا غیر این که نیست؟

صحن شماست صحن رضا غیر این که نیست؟

 

هر چند برده نوکر تو آبروی تو

من منتصب شدم به شما غیر این که نیست؟

 

از من مگیر گوشه باب الجواد را

حاجات دنیویِ گدا غیر این که نیست؟

 

آقا خدا گواهه، نه اصلاً خودت گواه

دارم هوای کرببلا غیر این که نیست؟

 

پس باز هم بیا و جواب مرا بده

پس باز هم بیا و بخر، کربلا بده

 

جان میکنی به خاک ولی نیست خواهری

جان میکنی ولی نبریده است حنجری

 

جان میکنی و هلهله ها زجر می دهند

دور و بر تو نیست ولی سوز مادری

 

جسم تو میبرند غلامان به پشت بام

اما نمی برند به سر نیزه ها سری

 

جان میکنی به خاک ولیکن نمی‌رسد

انگشتر و رِدا و عبایت به دیگری

 

راحت به خاک حجره خود سر گذاشتی

داغ سه ساله و غم معجر نداشتی


رئــوفــــــــ اهـــل بــیــت شــعــر نیست؟ ,کشیده ,آورند ,میکنی ,زیاد ,کریم ,کریم روزی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مرکز فروش فلزیاب | طلایاب | دفینه معرفی کالا فروشگاهی دنیای مطالب متنوع حرف دل پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان 97 فان - سرگرمی اینترنتی آفرشاپ